سینه انسان چون کشتزاری است که باید خصلت های گوناگون رادرآن به کشت برده ومنتظر،برروئیدن و سبزشدن آنها باشیم تا بتوانیم تشخیص دهیم این زمان یا این نیم ظاهروجودی ما کدام خصلت را بیشتر به پرورش می برد وازاین نوع پرورش خواهیم توانست به خصلت های درونی پنهان خود پی ببریم واین کشتزار درونی بتواند تبدیل به بستانی سرسبز گردد وصاحب کشتزار رابه آرامش خاص درونی خود برساند. مثال :شما انواعی ازتخمهای مختلف را دردست دارید وهیچکدام برای شما قابل شناسایی نمی باشد حال می خواهید با به کشت بردن وسبز شدن آنها پی به ظاهر وخصوصیات این تخمها ببرید پس اول باید زمین مناسبی تهیه کرده وتخمها را درآن بریزید ومرتب آب داده تا سبز شده وازآنها نگهداری کنید تا زمانی که این تخم، نمونه خود را به وجود آورد دراین هنگام شما خواهید دانست که هر کدام ازاین تخمها ظاهری متفاوت، با ویژگیهای گوناگون دارد ورفته رفته با تکرار این کشت نیازهای ویژه هرکدام راخواهید شناخت پس تا این عمل کاشت انجام نشود معلوم نخواهد شد هرکدام از این تخمها چه ویژگیهایی دارد.