آهنگ دل

آهنگ دل

بدم بر نی نوا خیزد دلت را رهنمون سازد / به آن راهی که می رفتی زآرامی یا که سختی ها برون خیزد/ آهنگ دل باشد نوای نی شتابان می کند پرواز/ برون ریزد درونت را به اشک آرد وجودت بین که برخیزد/ در این خیزش که ضعف داری بنالد هم برون تو/ خدا را در وجود نیستی که چشمانت ز اشک خیزد/ خدارا در درون باشی نوای نی تو را مست است /به مستی حرکتی کردی که عالم جا به جا خیزد/ توهم مست شواز آن مستی که ساقی را خدا خیزد / زخود بی خود شوی آنسان که پروازت از این عالم به آن عالم همی خیزد / نوای نی به گوش آن نوازنده چنان مست / زگرمای دمش از نی همان آتش هوا خیزد / تو ای انسان نی خویش را صدا آور/ صدای نی تن انسان از آن سوی زبان خیزد/ نوای این زبان را مرکزیست در دل / تو مرکز را بیاراستی که از این سو نوا خیزد / نوای دل همان باشد که ساختارش تو گردانی / به بدها گریه زاری ها به خوبی ها و نیکی ها نوای خوش خبر خیزد / نوای خوش که برخیزد به وجد آئی خدا بینی / زخود بینی، خدا بینی، که در دل او هما خیزد / بیا یکدم به دل گوش کن بِدَم در آن چها بینی / بِدَم نیکی که گویا دید از آن روح خدا خیزد

تفسیر شعر

گویا هرعضوظاهرعضوی مشابه دربعد معنا دارد ،اندام ظاهری چون صفر و اندام معنا چون یک،با این دو عدد می توان برخوردار از تمام اعدادشد، همانگونه که پیکر خود را تغذیه می کنید،پیکرمعنا نیز با انجام خوب و بد تغذیه می شود، تنها با انجام بدهاست که یک منفی شده و در نتیجه تمام اعداد منفی خواهند شدو شخص به ضعف و ناتوانی خواهد رسید، نشان آن گریه کردن باشد،علت اشک ریختن یا ازضعف و ناتوانی است یا برای پاک شدن از آلودگی ها می باشد.