دفتردل

دفتردل

ورق ها را از این دفتر بر چینید رقم خورد زمان بر آن / بخوان ، نشان کن در عمل ، خود را رها بینی خدایت هست در آن /به گوشها دقت کن ، بگو آن را که خود دانی / بخوان خواندن درک خود را میتوان گفتن عیان از آن / زهر جایش که در ماندی به پیش راهت نظر افکن / کند معنا تو دریابی به دانائی که هست در او از آن / شما هم خوان تا شوی دانا به دانائ ی درونت دل / باید که دانا شی بیاموزی تو هم همراه به دانائی در آن / همراهان زیاد گردند نواها سر کشد بر آسمان / آسمان لرزید برون داد نام دانائی که هست مدفون در آن / آسمان رو کردی و نامش صدا کردی چه سود / خداست در دل ، آنکه میجوئی نتوانی نفوذی کرد در آن / بیا اول خدای دل شناس که هست نزدیک غروب / خدای دل شناسی یا بی خدای آسمان نامی است در آن / خدای آسمان نامش بسی پاک است که نتوانی بگوئی / زبان بد گوئی نشاید نام خدا گفتن به آن / زبان پاک کن تا بگوید راه رفتن چیست / چشم دل باز کن بگوید خدا باشد در آن / چشم ظاهر را بپوشان همچو گوش و این زبان / تنفس کن ببینی خروجش آن دهان یابی نیکی ها در آن / به مجموع نیک بینی ظاهربشد کُلاً سوال / سوال کردن شدش گویا به دیدن خدائی هست درآن

تفسیر شعر

*گویا*آنچه خداوند اراده برانجام آن داشته در تقویم زمان قرارداده تا هر خواسته اش به زمان معلوم پیش آید ،خالق اثری از خود را بعنوان گیرنده دروجود ما نهاده وعظمتش به عنوان فرستنده درکل هستی جاری است ،بایست گیرنده وجودی خود را تنظیم نمود تا پیامهای الهی را به خوبی دریافت نماید ، سؤال ازشما ،جواب ازاو،بخواه خواستن ، بیاب ،یافتن.